محمدرضا رحیمی
آیات 11-16 سوره نور در مورد اتهام زنای است که از سوی افرادی به یکی از مسلمانان زد شده بود. این آیات نکات اخلاقی خوبی را در مورد چگونگی مدیریت اطلاعات بیان میکند. در مدیریت ارتباطات، مهمترین هدف، دستیابی به فهم صحیح مخاطب از اطلاعاتی است که بر او عرضه میشود. برای تحقق این امر، هر کسی وظیفهای دارد؛ پیامرسان باید اولاً خود بفهمد که چه چیزی هدف او است و چه چیزی را قصد دارد که بیان نماید و ثانیاً چگونه و با چه ابزاری آن را انتقال دهد. وظیفهی مخاطب نیز این است که خوب بشنود و در مورد فهم کلمات و جملههای پیام و ارتباط حاکم بر جملات آن، دقت نماید. علاوه بر این، مخاطب طبق مفهوم این آیات باید نسبت به انتساب مطلب به فرد یا گروهی که در پیام فرستنده آمده، دقت کافی و لازم را انجام دهد تا دچار تهمت و افترا نشود. در بحث ارتباطات، برای چگونگی تحلیل رفتار مخاطب، از تعبیری تحت عنوان ماب(mob) استفاده میشود. طبق این تحلیل گاه مخاطبان، به خاطر جوی که در آن قرار میگیرند، دچار رفتار احساساتی میشوند که هیچ پشتوانۀ منطقی و عقلی ندارد. آنها در این حالت، به تبعیت از افرادی که منافع خاصی را دنبال مینمایند، رفتار غیرارادی و غیرعاقلانه و منطقی از خود نشان میدهند و به هرچه گفته میشود، عمل نموده و آنها را تکرار مینمایند. هر فردی که در این حالت قرار بگیرد، ناخواسته دچار رفتار غیر دلخواه میشود؛ از اینرو، توصیه میشود که اولاً افراد در اینگونه تجمعات قرار نگیرند و ثانیاً وقتی ناخواسته در جمع آنها قرار گرفتند، مواظب رفتار خود باشند و طبق سخنان و واکنشهای دیگران عمل ننمایند.
شایعه، یکی از مواردی است که احتمال رفتار ماب گونه در آن وجود دارد. شایعهسازان، جو عمومی را به گونهای ایجاد مینمایند که هر کسی که در آن قرار میگیرد، ناخواسته تابع رفتار و واکنش آنها میشود و همان عملی را انجام میدهد که آنها میخواهد، اما این آیات از چنین اطاعتی انتقاد مینماید و پیروی بیچون و چرا و بدون تحقیق از گفتههای دیگران را سر زنش میکند: إِنَّ الَّذِينَ جَاءُو بِالْافْكِ عُصْبَةٌ مِّنكمُْ لَا تحَْسَبُوهُ شَرًّا لَّكُم بَلْ هُوَ خَيرٌْ لَّكمُْ لِكلُِّ امْرِىٍ مِّنهُْم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْاثْمِ وَ الَّذِى تَوَلىَ كِبرَْهُ مِنهُْمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ(11)؛ مسلماً كسانى كه آن تهمت عظيم را مطرح كردند گروهى (متشكّل و توطئهگر) از شما بودند» سپس به مؤمنانى كه از بروز چنين اتهامى نسبت به شخص پاکدامنی سخت ناراحت شده بودند، دلدارى مىدهد: «اما گمان نكنيد اين ماجرا براى شما بد است بلكه خير شما در آن است» (لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ)؛ چرا كه پرده از روى نيات پليد جمعى از دشمنان شکستخورده و منافقان كور دل برداشت، و اين بد سيرتان خوشظاهر را رسوا ساخت، و چه بسا اگر اين حادثه نبود و آنها همچنان ناشناخته مىماندند، در آينده ضربه سختتر و خطرناکتری مىزدند. اين ماجرا به مسلمانان درس داد كه پيروى از شايعهسازان، آنها را بهروزهای سياه مىكشاند، از اینرو، بايد در برابر آن، به سختى بايستند. درس ديگرى كه اين ماجرا به مسلمانان آموخت اين بود كه به ظاهر حوادث تنها ننگرند، چه بسا حوادث ناراحتکننده و بد ظاهرى كه" خير كثير" در آن نهفته است. جالب اينكه با ذكر ضمير" لكم" همه مؤمنان را در اين حادثه سهيم مىشمرد و به راستى چنين است، زيرا مؤمنان از نظر حيثيت اجتماعى از هم جدايى و بيگانگى ندارند و در غمها و شاديها شريك و سهيمند. سپس در دنبال اين آيه به دو نكته اشاره مىكند: نخست اينكه مىگويد:" اين هايى كه دست به چنين گناهى زدند، هر كدام سهم خود را از مسئوليت و مجازات آن خواهند داشت" (لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ)؛ اشاره به اينكه مسئوليت عظيم سردمداران و بنيانگذاران يك گناه هرگز مانع از مسئوليت ديگران نخواهد بود، بلكه هر كس به هر اندازه و به هر مقدار در يك توطئه سهيم و شريك باشد بار گناه آن را بر دوش مىكشد.
جمله دوم اينكه" كسى كه بخش عظيم اين گناه را از آنها بر عهده گرفت عذاب عظيم و دردناكى دارد" (وَ الَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذابٌ عَظِيمٌ).
مفسران گفتهاند اين شخص" عبد اللَّه بن ابى سلول" بود كه سر سلسله" اصحاب افك" محسوب مىشد، بعضى ديگر نيز" مسطح بن اثاثه" و" حسان بن ثابت" را به عنوان مصداق اين سخن نام بردهاند.
به هر حال كسى كه بيش از همه در اين ماجرا فعاليت مىكرد و نخستين شعلههاى آتش افك را برافروخت و رهبر اين گروه محسوب مىشد، به تناسب بزرگى گناهش، مجازات بزرگترى دارد.
از آنچه بیان شد، میتوان به نکات ذیل اشاره نمود:
-
هر کسی مسئول اعمال خویش است و لذا در قبال هر کاری که انجام میدهد، باید در پیشگاه عدل الهی، وجدان خویش و مردم پاسخگو باشد.
-
جو اجتماعی که ایجاد میشود، زمینههای بروز یک رفتار را ایجاد مینماید اما علت تامۀ آن نیست و نقش اصلی از آن اراده و اختیار انسان است.
-
برای انجام هر واکنش و رفتاری باید، منطقی، سنجیده و از روی آگاهی عمل نمود و پیروی از خبر هر فردی، نادرست است.
-
در دل هر تهدیدی، فرصتی نهفته است. شایعه اگرچه ممکن است برای مدتی نیات شایعه سازان را تامین نماید اما به زودی آفتاب حقیقت خود را نشان خواهد داد و شایعه سازان را افشا خواهد ساخت.
-
هر کسی در هر موقعیتی به تناسب عمل خویش، خلاف باشد یا درست، عقاب و ثواب دریافت میکند، از این رو، شایعه پردازان بیش ار هر کسی دیگری دچار عذاب الهی است و البته پیروان آنها نیز به تناسب اعمال خویش، مجازات میشوند.
منابع:
-
مکارم شیرازی، تفسیر نمونه ج14، ص 396
-
قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج8، ص 152