اگر اخلاق اداري در زندگي كاري انسان وجود و حضور داشته باشد، كار كردن شيرين و توام با رضايت شغلي و احساس رضايتمندي و خود شكوفايي از يك سو و رضايت مردم و پيشرفت امور و شكوفايي كار از ديگر سو است، و در نتيجه موجب رضايت خالق و بارش رحمتها و بركتهاي او مي شود. خطرناكترين رويداد انساني انحطاط اخلاقي و شكسته شدن مرزهاي اخلاقي است كه در اين صورت هيچ چيز بهسلامت نخواهد ماند و انسانيت انسان فرو مي ريزد، و اين امر در امور اداري از جايگاهي خطير و ويژه برخوردار است. زيرا وقتي انسان از محدوده فردي خارج مي شود و در پيوند با ديگر انسانها قرار مي گيرد و اين پيوند صورتي اداري مي يابد، اگر اخلاق نيك حاكم بر روابط انساني نباشد، فاجعه چندين برابر مي شود. به همين دليل است كه والاترين ملاك در هر سازمان اداري متخلق بودن افراد به اخلاق انساني است.از منظر امير مومنان علي (عليه السلام) آنچه مايه برتري آدميان و سبب والايي شان ايشان است، كرامتهاي اخلاقي است و اين كرامتها در اداره امور نقشي اساسي دارد. روايت شده كه آن حضرت فرمود: «عليكم بمكارم الاخلاق فانها رفعه». «بر شما باد به مكارم اخلاق كه آن سبب والايي است.» والايي مردمان و اعتبار آنان به مكارم اخلاق در ايشان است و كساني كه در جايگاه اداره امور قرار مي گيرند، بيش از هر چيز به مكارم اخلاق و بزرگواريهاي انساني نيازمندند كه روابط انسانها بدون كرامتهاي اخلاقي، روابطي خشك و نادرست خواهد شد.