کرسی علمی- ترویجی تغییر میدان مدیریت به نفع مدیریت جهادی؛ راهبردها و قاعدهها
ارائهدهنده:
-
دکتر حسین بابایی مجرد؛(عضو هیأت علمی گروه مدیرت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)
ناقدان:
-
دکتر محمد اسمعیل رستمی نیا؛(عضو هیأت علمی پژوهشگاه امام صادق(ع ) و عضو شورای علمی مدیرت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)
-
حجةالاسلام دکتر علی عسکری وزیری. (عضو هیأت مدیره انجمن مدیریت اسلامی و عضو شورای علمی مدیریت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)
دبیر علمی:
-
دکتر وحید وثوقی راد(عضو هیأت مدیره انجمن مدیریت اسلامی و عضو شورای علمی مدیرت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)
تاریخ برگزاری کرسی: 28/1/1397
مکان: سالن فرهنگ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
کرسی علمی- ترویجی تغییر میدان مدیریت به نفع مدیریت جهادی؛ راهبردها و قاعدهها با همت گروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی وانجمن مدیریت اسلامی در سالن فرهنگ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در تاریخ 28/1/1397 برگزار شد، ابتدا دبیر علمی جلسه، ضمن خیرمقدم به شرکتکنندگان در جلسه، با ذکر مقدمهای در تبیین اهمیت مدیریت جهادی در سازمانها و نهادها، از سخنران کرسی درخواست نمودند تا مهمترین دستاوردهای علمی خود را در حضور اعضا ارائه نمایند.
آقای دکتر حسین بابایی، ابراز داشتند که اندیشه اسلامی، امروز در کشاکش با تفکر غربی، در یک پیچ تاریخی به سر میبرد که در آن در عین حزم و احتیاط، باید شتاب گیرد؛ در عین دفع ترکشهای پرتابشده از سوي دشمنان و جلب ظرفیتهای معطل رقبا، باید متوجه خود باشد؛ در عین توجه به مختصات وضع موجود، باید به مطلوبیتها بیندیشد؛ در عین حفظ صلابت و استحکام نظام و حفظ هویت انقلابی، باید لخت و منعطف باشد و درنهایت در عین مدیریت تهدیدها، باید بهرهمند از فرصتها باشد؛ ازاینرو در مقام مواجهه با دشمن دو اقتضای مهم تصعید شده است که با وجود این دو اقتضا دیگر مدیریت متعارف را تاب میدانداری در این پیچ تاریخی نیست و ضرورت دارد سبک متناسبی از مدیریت را تجربه کرد. در این پیچ تاریخی، فرصتهایی وجود دارد که عبارتاند از: بیدار شدن ملل آزاده جهان، خستگی بشر نسبت به مکاتب مادي مارکسیستی، لیبرالیستی، ناسیونالیستی و ... و استمداد بشر از قدرت لایزال الهی و اتکا به وحی یعنی تحول از سیطره دیکتاتوري معرفتی و ایدئولوژیک به آزادي ملتها و حاکمیت ارزشهای معنوي و الهی، ایجاد نظم نوین جهان و ایفاي نقش نظام اسلامی در آن، طلایهداري تفکر نظام اسلامی در راهبري ملتها در این"پیچ تاریخی"، توفیق الگوي مقاومت جمهوري اسلامی و الگو گیری سایر ملل از آن، عبور از رکود تاریخی امت اسلام و رسیدن به کاروان تمدن و تهدیدهایی که عبارتاند از: مهار و سوارشدن بر امواج حرکت عدالتخواهانه امت اسلام توسط مستکبرین، ضعف، سستعنصری، غرضورزی و کوتاهی نخبگان و روشنفکران امت اسلامی، سکوت علمای دین در برابر اختلافافکنی مذهبی، بیتفاوتی نسبت به دمیدن روح امید در جوانان، بیاعتنایی سیاستمداران و زمامداران نسبت به درصحنه نگهداشتن مردم، فقدان همبستگی میان دولتهای اسلامی.
ازنظر محقق محترم اقتضائات پیچ تاریخی عبارتاند از:
الف. تغییر میدان:
به این معنا که استعاره پیچ تاریخی به ما میآموزد میدان کنشگري براي کشور به سبب مواجهه همهجانبه با دشمن تغییریافته و باید به اقتضائات میدان جدید آگاه بود و در عمل بدان تن داد. مدیریت جهادي صحنهگردانی این میدان جدید را بر عهده دارد.
ب. تغییر انگیزهها در مواجهه با دشمن:
به این بیان که مدیریت متعارف امکان مدیریت این انگیزههای تصعید شده را ندارد؛ اهمیت مدیریت جهادي در این مقام، مدیریت انگیزههاست. مدیریت انگیزهها به حفظ آن و جهتدهی درست آن است. چه بسیار انگیزههایی که در امتداد مسیر دچار ضعف و انحطاط شدند و چه بسیار انگیزههایی که به سمت هدف واحد و البته درست جهت نگرفتند. همجهت سازي بردارهاي متعدد انگیزهها به سمت هدف واحد است که امکان تحقق اهداف را مهیا میسازد.
در ادامه بحث آقای دکتر بابایی با توجه به این اقتضائات تعریف خود را از مدیریت جهادی به بیان زیر ارائه دادند:
به این بیان که مدیریت جهادي میخواهد در این پیچ تاریخی و اقتضائاتی که متفرع بر آن وجود دارد، نیازهاي سهگانه طبیعی، روانی و اخلاقی انسان و اجتماع را در محمل میدانی با ابعاد سهگانه کنشی، نگرشی و گرایشی متکی بر سه منبع
حس، عقل، قلب و سه دانش فقه، علوم عقلی و اخلاق، جهت تحقق اهداف سهگانه عدالت، عبودیت و معرفت و نهایتاً تصحیح حیات انسانی بر اساس سه راهبرد جهاد اصغر، جهاد کبیر و جهاد اکبر مرتفع کند. این مسیر مدیریت جهادي چهار مؤلفه نقطه عزیمت، راهبردها، قواعد (نیاز، میدان، منابع، اهداف و علوم) و اهداف دارد. سپس ایشان به تبیین انواع نیازها، ابعاد سهگانه و راهبردهای مرتبط با تعریف مدیریت جهادی و اهداف متفرع آن پرداختند.
در پایان، عضو هیأت علمی دانشگاه، به تبیین سناریوهای مدیریت جهادی پرداختند، ایشان خاطرنشان کردند که سه سناریو متصور است.
در سناریوي اول، مدیر جهادي مواجه با نیازي طبیعی برونذاتی است؛ نیازهایی ناظر به بعد حیات طبیعی محض مانند:
نیاز به غذا، بهداشت و دفاع از هرگونه عامل مخل به حیات. شناخت این نیازها از مجاري عرفی قابل حصول است و ضرورت رفع این سنخ از نیازها، از طریق انگیزههای جبري و شبه جبري براي انسان ایجادشده و رفعش حد کفافی دارد؛ اسراف و تبذیر در مصرف غذا، اسراف و اقتار در خرج کرد، وسواس در تأمین بهداشت، تعدي به خصم در مقام دفاع از جمله مواردي است که از حد کفافی تجاوز میکند. مدیر جهادي منابع مادي و انسانی خود را مبتنی بر نظریه استعمار و تسخیر، بهصورت غیر قهري و غیر قسري و در قالب تعاون سازمان میدهد.
در سناریوي دوم، مدیر جهادي با نیاز حفظ شخصیت فردي و اجتماعی مواجه است. آنچه در شناخت این نیاز و راه رفع آن در مقابل او مطرح است شناسایی صفات طبیعی از متن کتاب تکوین و تدوین و اسناد آنها به خصایص فطري است و آنکه امامت طبیعیات را فطریات بر عهده گیرند. مدیر جهادي در این عرصه مواجهه بینشی در میدان را تجربه خواهد کرد و براي آنکه وجود فرد و اجتماع، گزارشهای علمی دقیقتری بتوانند مهیا کنند لازم است ظرفیتها و قواي انسانی و اجتماعی را فعلیت بیشتري دهد و در هر مرتبه وجودي از آنها گزارش متناظر آن مرتبه را دریافت کند و آنها را هرچه بیشتر به حیات معقول نزدیک کند.
در سناریوي سوم، نیازي که احساس میشود و ضرورت مدیریت جهادي را ایجاب میکند نیاز به تکامل است. مدیر جهادي به دنبال تکامل فردي و اجتماعی است که با رجوع به سیره اولیاء الهی به دنبال اصلاح ساختار تمایلات اجتماع و غنا بخشی به آن است. در این راستا همه امور جذب و دفع فردي و اجتماعی را به گرایشهای عقل عملی ارجاع میدهد تا از آن رهگذر عبودیت خداوند رحمان حاصلشده و بهشت کسی گردد. او خود را مسئول بهشت و جهنم اجتماع دانسته و با توجه به منابع نقلی و سیره سالکین، ارزشهای اخلاقی ملائم طبع انسان فطري را تعیین و براي شمولیت آن در اجتماع و ایجاد سیماي خضوع و خشوع اجتماعی سیاستگذاری میکند.
آنگاه ناقدین بحث، آقایان دکتر رستمی نیا و دکتر عسکری وزیری، مطالبی را جهت غنای هر چه بیشتر تحقیق انجامشده توسط محقق محترم بیان نمودند که در ادامه به مهمترین این نقدها اشاره میشود:
-
عنوان بحث شعاری و ژورنالیستی است، ازاینرو باید عنوان متناسب با معنون و مطالب ذیل آن آورده شود؛
-
مدیریت جهادی اختصاص به زمان جنگ نداشته و نیاز همیشگی سازمانها و نهادهای نظام ج. ا. ا است؛
-
روش تحقیق در این مقاله و پژوهش مبهم بوده، ازاینرو باید بخشی از مقاله به تبیین روش اختصاص داده شود؛
-
مقاله از ساختار علمی متعارف پیروی نکرده است، سؤالات، اهداف و چارچوب نظری آن مشخص نیست؛
-
از واژههای نامأنوس و نامتعارف استفادهشده، درحالیکه شأن مقاله علمی این است که از واژهها و کلمات سلیس و روان استفاده شود؛
-
غلطهای املائی و نگارشی در مقاله وجود دارد که لازم است محقق محترم آنها را اصلاح نماید.
-
جنبه نظری مقاله بر جنبه کاربردی آن غلبه دارد درحالیکه مقاله علمی و پژوهشی باید به راهحل عملیاتی بیانجامد؛
-
چرا در مقاله رابطه بین مدیریت و جهاد، رابطه بین مدیریت جهادی و اسلامی تبیین نشده است؟ لازم بود بخشی از مقاله هرچند بهصورت مختصر به بررسی این ارتباطها اختصاص داده شود.
بعد از آن، اعضای شرکتکننده در کرسی علمی- ترویجی، به بیان دیدگاهها و نظریات خویش در راستای تقویت مباحث مدیریت جهادی پرداختند.
در پایان، دبیر علمی جلسه، آقای دکتر وثوقیراد، از ارائهکننده بحث، ناقدین محترم و اعضای شرکتکننده در نشست تشکر و قدردانی نمودند.